فرار نخبگان ورزشی

ساعاتی پس از این که یکتا جمالی از آلمان تقاضای پناهندگی کرد، پریسا جهانفکریان دختر وزنه بردار که سهمیه حضور در المپیک توکیو را کسب کرده و به دلیل مصدومیت در المپیک شرکت نکرده بود نیز با انتشار پستی در اینستاگرام، با ایران خداحافظی کرد.

مغایر با ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر ماده ۹

با گذشت یک ماه از بازداشت سعدی محمودی شهروند ۲۵ ساله اهل پیرانشهر وی کماکان در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه نگهداری می‌شود. یک منبع نزدیک به خانواده محمودی در اینباره به هه‌نگاو گفت: “طی ماه گذشته سعدی محمودی از حق دسترسی به وکیل و همچنین ملاقات با اعضای خانواده محروم بوده است. هه‌نگاو مطلع شده است که نهادی امنیتی سعدی محمودی را به همکاری با یکی از احزاب کُردستانی اپوزسیون حکومت متهم کرده‌اند. گفتنیست که سعدی محمودی روز پنج‌شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۱ توسط نیروهای اداره اطلاعات پیرانشهر بازداشت شده است.

نه به جمهوری اسلامی

مراد مرادی و شفیع محمدنژاد با پایان مرخصی به زندان بازگشتند 08.05.2022 ک.م.م.ک: بر اساس گزارش جمعیت حقوق بشر کوردستان، مراد مرادی و شفیع محمدنژاد دو زندانی سیاسی که در مرخصی از زندان بودند، با پایان مرخصی به زندان حکومت ایران در شهر نغده بازگشتند. لازم به ذکر است که, این دو زندانی سیاسی، در تاریخ ۱۱ اردیبهشت‌ سال جاری به مرخصی اعزام شده بودند. مراد مرادی در تاریخ ۲۴ تیر ۹۹ توسط نیروهای امنیتی در سه‌راه “جلدیان” از توابع شهرستان پیرانشهر(پیرانشار) بازداشت و پس از چند روز با تودیع قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از بازداشتگاه اداره اطلاعات ایران در این شهرستان آزاد شد. وی سپس در پاییز سال ۱۴۰۰ توسط دادگاه انقلاب به اتهام عضویت در یکی از احزاب کوردستانی مخالف حکومت ایران به ۳ سال و ۶ ماه و یک روز حبس محکوم شد. حکم صادره پس از تسلیم به رأی به ۲ سال و ۲ ماه و ۱۵ روز حبس تعزیری تقلیل یافت. شفیع محمدنژاد نیز در تاریخ ۱۹ آبان ۹۹ توسط نیروهای امنیتی در پیرانشهر بازداشت و پس از مدتی با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. وی دیماه همان سال توسط دادگاه انقلاب ایران در پیرانشهر به ریاست قاضی عبدالله آقایی به اتهام “همکاری با یکی از احزاب کوردستانی مخالف نظام ایران” به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد

رژیم کثیف اخوندی و سرکوب شهروندان

نغده؛ آزادی یک شهروند از زندان 08.05.2022 ک.م.م.ک: یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ خورشیدی، زندانی سیاسی “محمدطاهر حسین‌پور” ۲۶ ساله، فرزند رضا و اهل نغده، از زندان حکومت ایران در این شهر آزاد شد. شایان ذکر است کە، در مورخه ۲۵ مرداد سال ۱۴۰۰ خورشیدی، نامبرده توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران در نغده بازداشت و پس از اتمام مراحل بازجویی به زندان حکومت ایران در همان شهر انتقال یافت. نامبرده در مهرماه همان سال توسط دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی ایران در نغده به اتهام “تخریب اموال عمومی” و “شرکت در اعتراضات مردادماه مردم در نغده” به ۱۵ ماه زندان محکوم شد.

مغایر با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر

زخمی شدن دو کولبر با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی حکومت ایران در نوسود 02.05.2022 ک.م.م.ک: یکشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱خورشیدی دو کولبر با هویت “امید حبیبی” ۲۷ ساله و ” “زانکو خسروی” در پی شلیک مستقیم نیروهای هنگ مرزی حکومت ایران در نوسود از ناحیه باسن و ران زخمی شده اند. لازم به ذکر که، این دو کولبر جهت مداوا به بیمارستان شهر پاوه منتقل شده اند. تا لحظه نشر این خبر از وضعیت آنها هیچ اطلاع دقیقی در دسترس نمی باشد

ظلم به کارگران ایرانی توسط رژیم کثیف آخوندی

دیروز، حقوقم را ندادند گرسنه ماندم فردا، کاری که نخواهم داشت می‌میرم ... کارخانه تعطیل است کارگرها بسیار مزدوران خشمگین می‌آیند و سهمگین می‌گذرند از کارخانه تعطیلی می‌ماند و خاطره‌ی کار (2) امروز، روز کارگر است می‌خندیم دربند راه می‌رویم راه راه آهن در برابرمان یکی را کشته‌اند دیگری گم شده است من شعر می‌گویم! دست‌ها بسته‌اند روز جهانی کارگر عزای سرمایه‌داران جهان است فعلاً که متحد � ...

امنیت کاری حق مردم است

دیروز، حقوقم را ندادند گرسنه ماندم فردا، کاری که نخواهم داشت می‌میرم ... کارخانه تعطیل است کارگرها بسیار مزدوران خشمگین می‌آیند و سهمگین می‌گذرند از کارخانه تعطیلی می‌ماند و خاطره‌ی کار (2) امروز، روز کارگر است می‌خندیم دربند راه می‌رویم راه راه آهن در برابرمان یکی را کشته‌اند دیگری گم شده است من شعر می‌گویم! دست‌ها بسته‌اند روز جهانی کارگر عزای سرمایه‌داران جهان است فعلاً که متحد � ...

روز جهانی کارگر

کار گر را خانه زندان است وقتی کار نیست شرمسار از لقمه ای نان است وقتی کار نیست کار گر را نیست در قانون حق اعتراض! زندگانی را پشیمان است وقتی کار نیست دست پیمانکار قلدر مانده راه چاره چیست؟؟ زین سبب زار و پریشان است وقتی کار نیست کارگر بی روضه خوان و نوحه خوان و عرشه خوان اشکبار و دیده گریان است وقتی کار نیست آنکه در بند است دائم زیر دست این و آن کو فدای نا نجیبان است وقتی کار نیست گر بیافتد دست پی